جدول جو
جدول جو

معنی یاسه مال - جستجوی لغت در جدول جو

یاسه مال
آبی که در جوی لبریز باشد و به هنگام حرکت، شکل کمند مانندی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ دَ / دِ)
متملق و چاپلوس. سخت با دنائت و پستی
لغت نامه دهخدا
(گُ سِ دَ / دِ)
در اصطلاح بنایان کارگری که سفیدکاری ساده و بی گل و گچ بری کند
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
نوعی از مار:
قدرت انگیخته ز خاک نفاق
کاسه ماری بصورت آدم.
حکیم شرف الدین (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ)
در تداول گناباد خراسان خانه زنبوران را گویند
لغت نامه دهخدا
(تُ)
دلاک و شخصی که در حمام بدنهای مردم به کیسه مالش دهد. (آنندراج). دلاک و آنکه در حمام کیسه بر بدن می مالد. (ناظم الاطباء). کیسه کش:
سعی آن چنان خوش است که مانند کیسه مال
از پرهنر ز کیسۀ خالی برآورد.
محسن تأثیر (از آنندراج و بهار عجم).
رجوع به کیسه کش شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
جایی بوده است در سه فرسخی آمل. (از مازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 160)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساده مال
تصویر ساده مال
کارگری که سفید کاری ساده و بی گل و گچ بری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه مار
تصویر کاسه مار
نوعی مار: (قدرت انگیخته زخاک انفاق کاسه ماری بصورت آدم) (حکیم شرف الدین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خایه مال
تصویر خایه مال
چاپلوس، متملق
فرهنگ فارسی معین
چاپلوس، زبان به مزد، متملق، پست، لئیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
احشام سرگردان
فرهنگ گویش مازندرانی
احشام ولگرد و سرگردان
فرهنگ گویش مازندرانی
لبالب، پر
فرهنگ گویش مازندرانی
ظاهرساز
فرهنگ گویش مازندرانی
لبریز بودن آب در جوی
فرهنگ گویش مازندرانی